چرا برای آغاز کارآفرینی باید قبل از دانشگاه تلاش خود را آغاز کنید؟
به هزاران دلیل مختلف کاش قبل از دانشگاه به آغاز کارآفرینی اقدام می‌کردم. به عنوان پسر یک کشاورز در یک منطقه روستایی، تمام آن چیزی که میدانستم این بود که نمی‌خواهم در بزرگ‌سالی فردی فقیر باشم. پدر بزرگ من که یک دکتر موفق بود، به من پیشنهاد می‌کرد که متخصص هوشبری شوم، اگر این توصیه را در کتاب‌های مذهبی خوانده بودم، حتما به آن عمل می‌کردم.
اگر من زودتر متوجه می‌شدم که می‌خواهم کارآفرین شوم، دوران دانشگاهم را بسیار متفاوت‌تر و هدفمندتر سپری می‌کردم.
در این مطلب می‌خوانید:
اگر روش تجارت را به کودکان آموزش ندهیم چه چیزی را از دست خواهند داد؟
من معتقدم که افراد بسیار زیادی وجود دارند که خواسته‌اند کارآفرین شوند، اما به خاطر نبود فرصت مناسب، در مسیری قرار گرفته‌اند که نتوانسته‌اند از استعدادهای خود استفاده کنند. این عدم موفقیت، نشان‌دهنده عدم موفقیت والدین نیز هست. تصور کنید اکنون ایلان ماسک (مهندس، مخترع و کارآفرین در صنایع پیشرفته آمریکایی و بنیان‌گذار شرکت‌هایی همچون تسلا و اسپیس ایکس) در کودکی در مسیر کارآفرینی قرار نمی‌گرفت و به جای ایجاد تحول عظیم در حوزه صنعت، سفرهای فضایی و سیستم‌های پرداختی، در یک شرکت داروسازی مشغول به کار می‌شد، آنگاه شاهد این پیشرفت‌ها در حوزه‌های بالا نبودیم.
الان ایلان ماسک‌های بسیار زیادی وجود دارند که نتوانستند وارد حوزه کارآفرینی شوند زیرا در زمان کودکی خود در مسیر درستی قرار نگرفتند. کودکان زیادی مثل من وجود دارند که نتوانسته‌اند از استعدادهای خود بهره ببرند زیرا به خاطر پیروی از قوانین سخت‌گیرانه فکر می‌کرده‌اند که دارای هیچ استعدادی نیستند.
هنگامی که کودک در مسیر صحیح کارآفرینی قرار بگیرد می‌تواند عملکرد خوبی از خود نشان دهد. کارآفرینان به صورت ذاتی این توانایی را دارند که متفاوت از دیگران فکر کنند و از رویکردهای سنتی که اغلب ملالت آور هستند پرهیز کنند. اگر کودک خسته شود، نمی‌تواند خوب عمل کند. آنها اشتیاق خود را از دست می‌دهند و در نتیجه به موفقیت نمی‌رسند.
حتی کودکانی که در زمینه تجارت بی‌استعداد هستند می‌توانند از آموزش‌های اقتصادی سود ببرند. بسیاری از مشاغل کوچک به این علت دچار شکست می‌شوند که افراد متوجه می‌شوند توانایی تلاش سخت در این حرفه را ندارند. آنها تلاش می‌کنند تا کار خود را آغاز کنند و وقتی که کارشان جواب نداد، با یک بحران اقتصادی شدید مواجه می‌شوند.
بیشتر بخوانید: 10 روش مناسب برای صرفه جويی در هزینه برای كارآفرينان
چرا هر فردی می‌تواند از آموزش‌های تجاری سود ببرد
زمانی که صاحب شرکت بودم، یک موکل ویژه داشتم. هنگامی که برای اولین بار با من تماس گرفت با اشتیاق زیادی با من صحبت کرد. او خیلی شمرده شمرده و واضح سخن می‌گفت و من را امیدوار ساخت.
پس از مدتی به مغازه‌اش رفتم. با او دست دادم و زمانی که به سمت راست خود نگاه کردم تعداد زیادی گوشی همراه مشاهده کردم و زمانی هم که به سمت چپم نگاه کردم با مقدار زیادی صابون‌های ویژه روبرو شدم.
او با اشتیاق توضیح می‌داد که چند هزار دلار پس‌اندازش را برداشت کرده تا پشتوانه‌ای برای کار جدیدش باشد. او می‌گفت که همسرش به صابون‌ها علاقه ویژه‌ای دارد.
او از من خواست تا این شرایط را تصور کنم: تصور کن وارد یک مغازه می‌شوی و به دنبال یک صابون ویژه هستی و به ناگاه چشمت به گوشی‌های همراه می‌خورد و وسوسه می‌شوی که چرا یک موبایل جدید برای خودم نگیرم یا اینکه قصد داری یک موبایل جدید برای خودت بخری و هنگام وارد شدن به مغازه با این حجم از صابون‌ها مواجه می‌شویی، احتمال دارد وسوسه شوی و با خود بگویی یک صابون خوشبو هم خریداری می‌کنم. من در طول سالهای متوالی با ایده‌های مختلفی مواجه شده بودم اما این ایده برایم اندکی عجیب و غریب به نظر می‌رسید. او دو برابر من سن داشت. من امیدوار بودم که او در آینده موفق شود.
شش ماه بعد او مجددا با من تماس گرفت. از میزان اشتیاقش کاسته شده بود و از من خواست تا قرارداد را لغو کنیم. از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده است. او گفت که با گذر زمان متوجه شدم که از عهده این کار بر نمی‌آیم. او به پیش رئیس سابقش برگشت در حالیکه از گذشته نیز فقیرتر شده بود.
او با بی‌تجربگی و خامی اندوخته‌اش را از دست داده بود. دانش کاری شاید متضمن حفظ سرمایه فرد نباشد اما هر چه شما با اصول تجارت بیشتر آشنا باشید، تصمیمات بهتری در زمینه کاری خواهید گرفت. او احتمالا پس از این شکست به این نتیجه رسیده است که برای فعالیت‌های تجاری مناسب نیست و یا اینکه متوجه شده که نداشتن یک برنامه صحیح و منسجم منجر به شکست خواهد شد.
بیشتر بخوانید: ارائه چند راهکار موثر برای اجرای برند سازی شخصی در دنیای امروز
برای آغاز کارآفرینی هرچه زودتر آموزش‌های لازم را فرا بگیرید
بیش از 30 میلیون شرکت کوچک در آمریکا وجود دارد که بیش از 58 میلیون نفر در آن مشغول به کار هستند. با وجود چنین موضوعی که برای اقتصاد بسیار حیاتی است، جای تعجب دارد که چرا در سنین پایین به بچه‌ها که دارای ذهنی خلاق و باز هستند و می‌توانند اطلاعات را با سرعت بالایی جذب کنند، آموزش داده نمی‌شود.
30 میلیون عدد بسیار بزرگی است. حتی اگر کودک شما در نهایت تصمیم بگیرد که کار مستقل خود را شروع نکند، به احتمال بسیار زیاد در شغلی که بر عهده می‌گیرد می‌تواند به موفقیت برسد.
بسیاری از مردم تصور می‌کنند که تجارت ترکیبی از کاغذبازی، پوشیدن کت و شلوار و بستن کراوات است و این کارها را بسیار ملالت‌آور تصور می‌کنند. آنها ماهیت حقیقی تجارت را درک نمی‌کنند (یک تلاش همراه با خلاقیت که می‌تواند بسیار هیجان‌انگیز باشد و پاداش‌های ارزشمند و شگفت انگیزی را برای فرد به همراه داشته باشد).
پس از گذشت دو هفته از آغاز تحصیلم در دانشگاه، با یک مشاور قرار ملاقات تنظیم کردم. اگر چه من در دانشگاه مشغول به تحصیل در علوم پزشکی بودم اما با این وجود به شکل وحشتناکی از دروس زیست‌شناسی متنفر بودم و حجم کاری که به من وارد شده بود برایم اصلا قابل تحمل نبود. زمانی که نزد مشاور رفتم، او از من پرسید که به چه دلیلی به دانشگاه آمده‌ام و به چه علتی می‌خواهم در زمینه هوشبری تخصص بگیرم.
من نیز در پاسخ به دوران کودکی خود اشاره کردم و به او گفتم از آنجا که پدر فقیری داشته‌ام و زندگی فقیرانه را تجربه کرده‌ام، نمی‌خواهم بیشتر از این در فقر و تنگدستی زندگی کنم. مشاور به من لبخندی زد و سپس با مهربانی شروع به توضیح دادن این مسئله کرد که برای اینکه فقیر نباشید راه‌های بسیار زیادی برای پیمودن وجود دارد. من با خود آرزو می‌کردم که ای کاش یک نفر زودتر از اینها و در دوران کودکی و در زمانی که به مهدکودک می‌رفتم این موضوع را به من گوشزد می‌کرد و از همان زمان خودم را برای آغاز کارآفرینی آماده می‌کردم.
منبع: entrepreneur.com
پاسخ‌ها