نحوه کنترل واکنش نسبت به پیامدهای منفی و جلوگیری از آسیب پذیری
زمانی که به عنوان توسعهدهنده در یک شرکت رسانهای مشغول به کار بودم، همکاری داشتم که دائماً نگران اخراج شدن بود. در واقع، شرکت در آن زمان دچار آشفتگی بود و از یک طرف گردش مالی پایین و از طرف دیگر تجدید ساختار در سطح شرکت، موجب میشد که نگرانیهای همکارم نابجا و بیمورد نباشند. با این وجود، راهی که او برای مقابله با این نگرانی پیش رو گرفته بود، موجب میشد تا تمام انرژیش را صرف انجام بیعیب و نقص کارها کند. او آنقدر انرژی خود را صرف جلوگیری از آسیب پذیری و انجام حرکت اشتباه میکرد که دیگر انرژی برای انجام خلاقانه کارها و کشف ایدههای جدید نداشت. همکار من، به طور قطع اولین فردی نیست که این واکنش را در مقابل چنین مسئلهای نشان میدهد.
بسیاری از ما تمایل به نگران بودن در برابر آینده و در نتیجه جلوگیری از آسیبپذیری داریم. این موضوع کاملاً منطقی است و صیانت جان یکی از غرایز طبیعی در انسان است. به همین دلیل است که ما خانههای خود را به سیستم امنیتی و دزدگیر مجهز میکنیم و برای روزهای سخت زندگی، پول ذخیره میکنیم.
اما برنامهریزی برای دوری از پیامدهای منفی و آسیبهای ناشی از آنها، یک تلاش بینتیجه است و حتی ممکن است به کسب و کار و پیشرفت شما آسیب وارد کند.
در این مطلب میخوانید:
کنترل همه امور در زندگی یک خیال باطل است
در زندگی اتفاقاتی رخ میدهند که ما قادر به کنترل آنها نیستیم. وقوع اتفاقات ناگوار و پیش بینی نشده، بخشی از تجربیات زندگی بشر است و سادهلوحانه خواهد بود اگر فکر کنیم که میتوانیم از آنها فرار کنیم. اما این موضوع، مانع تلاش ما برای پیشگیری از آنها تا حد امکان، نمیشود. پس به نوعی، بهتر است که واقعیت زندگی و غیرقابل پیشبینی بودن آن را بپذیریم.
در مورد کسب و کار و تجارت نیز همین موضوع صدق میکند. خصوصاً در دنیای امروز که پلتفرمهای دیجیتالی، مدلهای غالب در انواع کسب و کارها هستند و خط سیر آنها تا حد زیادی غیرقابل پیشبینی است. این ایده که میتوانیم به نوعی فقط نتایج مثبت را تضمین کنیم، در بهترین حالت، سادهلوحانه و در بدترین حالت، آسیبزننده خواهد بود.
کومار مهتا، نویسندهی کتاب نوآوری بیوم (Innovation Biome)، در مجلهی فوربز این چنین بیان میکند:
حتی مبتکرترین شرکتها نیز بیشتر از این که به موفقیت دست یابند، شکست میخورند. شرکتهای شناخته شدهای مانند اپل، آمازون، گوگل، مایکروسافت که به عنوان نوآورترین شرکتها شناخته میشوند، بیشتر از موفقیت با شکست روبرو بودهاند. اما شرکتهای موفق و نوآور، این فرهنگ را توسعه میدهند که از شکستهای خود، تجربه کسب کنند.
اگر ما همیشه بر روی تلاش برای پیشبینی آینده تمرکز کنیم و در یک حالت واکنشی عمل کنیم، از وضعیت فعلی خود دور خواهیم شد. توانایی چشمپوشی از کنترل کردن همه امور، به معنی راحت بودن و پذیرش آسیبپذیری است.
بیشتر بخوانید: نگاهی جامع بر نحوه پیدایش و رشد پلتفرمهای اقتصادی
آسیب پذیری و رابطه آن با تعامل و وفاداری
مرجع وبستر آسیب پذیری را به عنوان آغوش باز برای حمله یا آسیب تعریف میکند. در سطح معنایی فردی، این به معنی پایین آوردن گارد خود و نشان دادن خود واقعی، به همراه تمام نقاط ضعف و قوتمان است. در سطح معنایی سازمانی، آسیبپذیری به معنی پذیرش احتمالی شکست یا به عبارتی ریسکپذیری است.
باز کردن گارد و نشان دادن خود واقعیتان در محل کار، موجب میشود تا شما روابط عمیقتری را با همکاران خود ایجاد کنید.
سالها پیش، آرچانا پاچیرا جان، بنیانگذار هابل، جلسهای با کارکنان خود برگزار کرد تا اعلام کند که مجبور است تمام کارکنان را اخراج کند؛ زیرا بودجه استارت آپی او به اتمام رسیده بود. اگرچه کارکنان میتوانستند به راحتی در جایی دیگر کار پیدا کنند، اما کارکنان او حاضر به ترک کار نبودند و در عوض پیشنهاد کردند که با حقوق بسیار کمتری به کار خود ادامه خواهند داد.
این داستان پایان خوشی داشت؛ هابل طی چند سال بعد، 14 میلیون دلار سود خالص کسب کرد. اما نکتهی مهم در دلیل واقعی ادامهی کار کارکنان نهفته بود. چرا که رابطهی آرچانا با کارمندانش عمیقتر از رابطهی معمول کارفرما با کارمند است. به عبارت سادهتر، او در کنار آنها آسیبپذیر و دارای اعتبار است.
وقتی گارد خود را باز کنیم و به افراد اجازه دهیم که خود واقعی ما را ببینند، قدرتمندترین روش برای الهامبخشی به وفاداری و تعامل بین کارمندان را بکار بردهایم. محل کار میتواند خشک و بیروح باشد اما کمی آسیبپذیری در آن، بسیار نتیجهبخش خواهد بود.
آسیب پذیری موجب ریسکپذیری میشود
سطوح بالاتری از آسیب پذیری و پذیرش احتمال عدم موفقیت، زمینه را برای خلاقیت فراهم میسازد و این موضوعی است که نوآورترین و موفقترین شرکتها به خوبی از آن آگاه هستند. شرکت کوکاکولا را در سال 1985 در نظر بگیرید، این شرکت، یک نسخهی اصلاح شده از نوشابههای محبوب خود را روانهی بازار کرد و با واکنشهای شدیدی روبرو شد. کوکاکولا خیلی زود عقبنشینی کرد و فرمول اصلی خود را بازتولید کرد، اما این شکست در فرهنگ شرکت توسعه داده شد و آغازی برای یک دوره طولانی از عملکرد با احتیاط و محافظه کارانه بود.
اما به تازگی، جیمز کوئینسی، مدیرعامل جدید شرکت کوکاکولا بیان کرده است که این شرکت با نارضایتی و شکایت روبرو است. وی از مدیران درخواست کرده است که پا به فراسوی ترس از عدم موفقیت بگذارند و این چنین گفته است: اگر به اندازهی کافی اشتباه نکنیم، یعنی به اندازهی کافی تلاش نکردهایم.
به همین ترتیب، مدیرعامل آمازون، جف بزوس نیز که کسب و کار خود را بر پایهی ریسک بنا نهاده است، بیان کرده است: اگر میخواهید شرطبندیهای جسورانه داشته باشید، آنها برای شما آزمایشی خواهند بود و اگر جنبهی آزمایشی و تجربه داشته باشند، شما از قبل نتیجهی کار را نمیدانید. آزمایشها از نظر ماهیت، مستعد شکست هستند. اما چند موفقیت بزرگ، جبرانکنندهی دهها شکست خواهد بود.
گاهیاوقات پیشبینی قطعی موفقیت یا شکست غیرممکن است. به عنوان مثال، پیشبینی موفقیت Google Glass یا الکسای آمازون یا رضایت مشتریان از یک نوع نوشیدنی جدید، غیرممکن است. اما آنچه که قطعی است این است که شما نمیتوانید تجربه ذهنی یک کاربر را کنترل کنید. اما میتوانید به یادگیری از شکستها و تمرکز بر فاکتورهای موفقیت متعهد شوید.
بیشتر بخوانید: همهی اعضای گروهتان را موظف کنید تا شخصیت خلاقی باشند
تمرکز بر آنچه قابل کنترل است
از موارد بیشماری که ما در زندگی قادر به کنترل آن هستیم، واکنش ما نسبت به نتایج و پیامدهای منفی است. کنترل واکنش ما به این رویکرد، نه تنها ادامهی موفقیتآمیز کارهایمان را امکانپذیر میسازد، بلکه به ما اجازه میدهد بر زمان حال تمرکز کنیم و شکستها را نیز به موقعیتهایی برای یادگیری و تجربه تبدیل کنیم.
من در شرکت خودم که JotForm نام دارد، کارمندان خود را به ریسک کردن و بررسی ایدههای جدید ترغیب میکنم. ما حتی وقت خاصی را برای کشف و کاوش ایدهها اختصاص میدهیم. تنها احتیاطی که بکار میبریم این است که وقتی دچار اشتباه میشویم، یک قدم به عقب برداشته و دلیل آن را بررسی میکنیم. شاید مشتریان اصلاحات صورت گرفته روی یک محصول را دوست نداشته یا شاید محصول دیگری را ترجیح دهند. تا وقتی که ما در حال تامل، گوش دادن و تلاش کردن برای رسیدن به قلههای موفقیت هستیم، همه این قدمها ارزشمند خواهند بود.
راههای بسیاری برای یادگیری و کسب تجربه از اشتباهات صورت گرفته و بکارگیری این تجربیات در آینده وجود دارد. هنگامی که فرهنگی را برای پذیرش شکست ایجاد میکنید، از میزان رشد کسب و کار خود شگفتزده خواهید شد.
منبع: entrepreneur.com
پاسخها