همهی اعضای گروهتان را موظف کنید تا شخصیت خلاقی باشند
یکی از مخربترین باورها در مورد خلاقیت این است که تنها یک نوع شخصیت خلاق مشخص وجود دارد که بعضی از افراد دارند و بعضی ندارند. با این حال در طول دهها سال تحقیق چنین ویژگی تا به حال کشف نشده است. حقیقت این است که هر کسی اگر در موقعیت مناسب قرار بگیرد و فرصتش را داشته باشد، میتواند خلاق باشد.
اگر حرف من را باور نمیکنید، آن فرد در گروهتان که از همه خلاقیت کمتری دارد را به ناهار دعوت کنید، کسی که به نظر نمیرسد کوچکترین شخصیت خلاقی در وجود خود داشته باشد. با این کار ممکن است با شور و اشتیاقهای مخفیانهای که او در ساعات غیر کاری دنبالشان میکند و خلاقیت خود را خرج آنها میکند، آشنا شوید. این افراد فقط شخصیت خلاقشان را صرف کار روزانهشان نمیکنند.
راز به وجود آوردن خلاقیت در پیدا کردن افراد خلاق بیشتر نیست، بلکه بیرون کشیدن خلاقیت از کسانی است که همین حالا برای شما کار میکنند. همان زمینهی تحقیقاتی که موفق به پیدا کردن هیچ نوع شخصیت خلاق خاصی نشده است، به شدت در تلاش است تا کلید اصلی کار خلاقانه را پیدا کند. این کلیدهای اصلی برنامههایی هستند که میتوانید برای گروه خود پیاده سازی کنید. برای پرورش شخصیت خلاق باید این کارها را انجام بدهید.
در این مطلب میخوانید:
- 1 تجربه و تخصص را برای ایجاد شخصیت خلاق پرورش دهید
- 2 مثالی از مهارتهای اساسی برای خلاقیت
- 3 برای تشکیل یک شخصیت خلاق، اعضا را به اکتشاف تشویق کنید
- 4 اعضای گروهتان را به تکنولوژی مجهز کنید
- 5 ایستادگی و پافشاری برای خلق یک شخصیت خلاق را تشویق کنید
- 6 ویژگیهای ذهنی و رفتاری شخصیت خلاق
- 7 خصوصیات عمومی افراد خلاق
- 8 خلق کردن از زبان کوین اشتون
تجربه و تخصص را برای ایجاد شخصیت خلاق پرورش دهید
یکی از نتایجی که تحقیقات در مورد خلاقیت ده ها سال است که دائما به آن دست پیدا میکند این است که تخصص برای انجام کار خلاق و سطح بالا بسیار لازم است و این تخصص باید محدود به یک زمینه یا حوزهی بخصوص باشد. پس اولین قدم برای خلاق بودن تخصص پیدا کردن در یک زمینهی کاری است.
دلیل اهمیت تخصص این است که برای درک مشکلات اصلی و ویژگیهای مهم راه حلهای جدید، باید در حوزهی کاری خود کاملا متخصص باشید. به عنوان مثال، انیشتین سال ها فیزیک را مطالعه کرد تا با مدلهای پایه فضا و زمان آشنا شود، قبل از این که متوجه شود نقصی ذاتی در این مدل وجود دارد.
چطور باید تخصص را پرورش دهید؟ آندرس اریکسون متخصص عملکرد، سالها به دنبال پاسخ این پرسش گشت و به این نتیجه دست پیدا کرد که ضروریترین عنصر در پرورش تخصص، تمرین حساب شده است. شما باید بخشهای مختلف یک مهارت را شناسایی کنید، یک مربی پیدا کنید و کارمندان را تشویق کنید روی نقاط ضعف خود کار کنند. این بسیار کاربردیتر از دورههای تمرینی تناوبی است که بیشتر شرکتها برگزار میکنند.
بیشتر بخوانید: حل مشکلات با تفریح؛ چگونه مشکلات را به خوبی و در قالب سرگرمی و تفریح حل کنیم؟
مثالی از مهارتهای اساسی برای خلاقیت
به عنوان مثال، یکی از مهارتهایی که شرکت آمازون به عنوان بخش حیاتی عملکرد شرکت روی آن تاکید دارد، مهارت نوشتن است. کارمندان باید به طور مداوم در طول دوران کاریشان در شرکت یادداشتهای شش صفحهای بنویسند، حتی برای معرفی ویژگیهای کم اهمیت محصولات. این کارمندان دائما آموزش میبینند و متنهایی که نوشتهاند مورد بررسی قرار میگیرند و تصحیح میشوند و برای این که بتوانند در شرکت پیشرفت کنند حتما باید بتوانند یادداشتهای خوبی بنویسند.
همهی شرکتها میتوانند از این قانون یادداشت نویسی آمازون الگو برداری کنند. اما چیزی که الگو برداری از آن ساده نیست سطح بالای تعهد به بهبود مهارتهای نوشتاری است که شرکت برای سالها آن را در اولویت خود قرار داده است.
برای تشکیل یک شخصیت خلاق، اعضا را به اکتشاف تشویق کنید
تخصص در یک زمینه بخش حیاتی دست یابی به شخصیت خلاق است، اما کافی نیست. به هر کار خلاقانهای که نگاه کنید متوجه دیدگاه مهمی میشوید که از دنیای بیرون وارد زمینهی اصلی شده است. معمولا به نظر میرسد که دیدگاهی تصادفی وارد کار شده و آن را از کاری در سطح معمولی به کاری بسیار متفاوت تبدیل کرده است. به عنوان مثال، بازدید تصادفی از موزه، الهام بخش دوران کاری آفریقای پیکاسو شد. چارلز داروین سالها به مطالعهی فسیلها و تفکر دربارهی تکامل پرداخت، تا این که به یک مقاله از توماس مالتوس برخورد کرد که ۴۰ سال پیش نوشته شده بود و این مقاله منجر به ارائهی نظریه انتخاب طبیعی توسط او شد. یا فلسفهی دیوید هیوم بود که کمک کرد تا انیشتین به نسبیت خاص دست پیدا کند.
اخیرا گروهی از محققان ۱۷٫۹ میلیون مقالهی علمی را تجزیه و تحلیل کردند و متوجه شدند که اکثر کارهای برجسته توسط گروهی از متخصصان در یک رشته با همکاری کارشناسانی از رشتهای کاملا متفاوت تولید شدهاند. این شخصیت خلاق حاصل تخصص، اکتشاف و همکاری است که به تولید ایدههای فوقالعاده میانجامد.
بیشتر بخوانید: روشهای موثر برای حل تناقضها در خلاقیت گروهی
اعضای گروهتان را به تکنولوژی مجهز کنید
والتر ایزاکسون در کتاب اخیرش با عنوان «زندگی نامهی لئوناردو داوینچی» توضیح میدهد که این استاد در قرون وسطی چگونه از علوم طبیعی از آناتومی گرفته تا ساختارهای زمین شناسی در کارهای هنریاش استفاده میکرده است. لئونادرو قطعا یک نابغهی تاریخی است، اما تصور کنید که اگر او به موتورهای جستجوی مناسبی دسترسی داشت چقدر میتوانست بازدهی بالاتری داشته باشد.
یکی از جنبههای نادیده گرفته شده در نوآوری تاثیری است که تکنولوژی میتواند در بهبود کارایی داشته باشد. یکی از دلایل این امر این است که تکنولوژی دستیابی به دو فاکتوری که جلوتر ذکر شد، یعنی به دست آوردن تخصص در زمینهی مورد نظر و اکتشاف محدودههای دور را بسیار سریعتر میکند. اما دلیل دیگر این است که تکنولوژی وقت شما را برای انجام آزمایشهای بیشتر خالی میکند.
میتوانید این اثر را در کارهای پیکسار مشاهده کنید. پیکسار در ابتدا یک شرکت تکنولوژی بود که برای نشان دادن کیفیت محصولاتش، یعنی نرمافزارهای انیمیشن سازی، شروع به ساخت فیلمهای کوتاه کرد. اما همینطور که کارمندان این شرکت تکنولوژی خود را آزمایش میکردند، متوجه شدند که در حال آزمایش کردن داستان فیلمها نیز هستند و همین آزمایشها باعث شد این شرکت به یکی از شناخته شده ترین شرکتهای انیمیشن سازی تاریخ تبدیل شود.
اد کتمال، موسس پیکسار، این جمله را در یادداشتهای خود در مورد شخصیت خلاق نوشته است: «همهی فیلمهای ما، وقتی شروع به تولیدشان میکنیم، افتضاح هستند… کار ما تبدیل آنها از یک چیز افتضاح به چیزی است که افتضاح نباشد. این بخش سخت کار ما است.» تکنولوژی امکان تکرار مداوم را فراهم میکند و باعث میشود کارهای بسیار خلاقانه شکل بگیرند.
بیشتر بخوانید: آیا «دستورالعمل محرمانه داستان پیکسار» برای تیم شما هم کار میکند؟
ایستادگی و پافشاری برای خلق یک شخصیت خلاق را تشویق کنید
بسیاری از ما فکر میکنیم خلاقیت جرقهای فوقالعاده و اولیه است که بر اثر یک دوره کار سر راست به دست میآید، اما یادداشت کتمال در مورد فیلمهای پیکسار نشان میدهد که این حتی ذرهای حقیقت ندارد. در این کتاب، او ایدههای اولیه را «بچههای زشت» مینامد و تاکید میکند که باید از آنها در برابر قضاوتهای زودهنگام محافظت کنید. اما بیشتر شرکتها دقیقا برعکس این کار را انجام میدهند. هر ایدهای که فورا ارزش آن قابل دیدن نیست درجا و بدون پشیمانی کشته میشود.
یکی از شرکتهایی که توانسته است این روند را از بین ببرد IBM است. بخش تحقیقات این شرکت همیشه قبل از این که ایدههای عجیب و غریب کاربرد تجاری پیدا کنند آنها را دنبال میکنند. به عنوان مثال، گروهی در IBM با موفقیت اولین تله پورت کوانتومی را در سال ۱۹۹۳ انجام دادند، زمانی که شرکت با کمبود منابع مالی شدید رو به رو بود و این کار هیچ سود مالی برای شرکت به وجود نمیآورد.
اما این تحقیقات چندان پرخرج نبود و شرکت در ۲۵ سال اخیر به پشتیبانی از این تحقیقات ادامه داده است. امروز، این شرکت یکی از رهبران محاسبات کوانتومی است، بازاری که میلیاردها دلار ارزش دارد، تنها به این خاطر که شرکت دست از تحقیقات در این زمینه بر نداشت. به همین دلیل است که IBM، علی رغم بالا و پایینهایش، یکی از پر سودترین شرکتها است در حالی که بسیاری از رقیبان قبلیاش مدتها است که از صحنه خارج شدهاند.
ویژگیهای ذهنی و رفتاری شخصیت خلاق
خلاقیت این امکان را به ما میدهد که خود را با کار درگیر کنیم و فعالیتهای هیجانانگیز انجام دهیم. اما چه چیزی باعث میشود که افراد خلاق باشند؟ آیا این موضوع یک خصلت ذاتی است یا اینکه با تلاش و کوشش قابل دسترسی است. معمولا مردم ویژگیهای مختلف و متنوعی را برای افراد خلاق بیان میکنند.
معمولا ویژگیهای افراد خلاق به راحتی قابل شناسایی است و آنها از طریق این خصایص خود را متمایز میکنند. نکته مهم دیگری که درباره این گونه افراد وجود دارد ثبات و پایدارای آنها در زمینه این ویژگیها است. در ادامه ما سعی کردهایم برخی از ویژگیهای رفتاری و ذهنی شخصیت خلاق را برای شما توضیح دهیم.
برخی از ویژگیهای رفتاری و ذهنی شخصیت خلاق
- شخصیتهای خلاق پرانرژی اما متمرکز هستند. این گونه افراد از نظر روحی و جسمی انرژی بالایی دارند و ساعتها میتوانند وقتشان را صرف انجام یک کار واحد کنند.
- افراد خلاق باهوش اما ساده هستند. داشتن ضریب هوشی بالا لزوما به خلاقیت منجر نمیشود. برای داشتن خلاقیت علاوه بر هوش ویژگیهای شخصیتی نیز بسیار حائز اهمیت است.
- شخصیت خلاق بازیگوش اما دارای نظم و انضباط است. یک فرد خلاق به خوبی این موضوع را میداند که خلاقیت واقعی مستلزم تلفیق تفریح و کار سخت است.
- افراد خلاق رویاپرداز اما واقعگرا هستند. افراد خلاق دوست دارند جهان را در ایدهآلترین حالت ممکن خود تصور کنند اما این موضوع را نیز به خوبی میدانند که نباید غرق در رویای خود شوند. باید بتوانند خود را با شرایط دنیای فعلی وفق دهند.
- افراد خلاق در عین حالی که بسیار به خود افتخار میکنند اما متواضع نیز هستند. افراد خلاق تمایل دارند که به دستاوردها و موفقیتهای خود افتخار کنند اما جایگاه واقعی خود را نیز میشناسند. آنها احترام فوق العادهای برای دیگران که در حوزه کاری خود فعالیت میکنند، قائل هستند. افراد خلاق معمولاً آنقدر بر روی ایده یا پروژه بعدی خود متمرکز هستند که دستاوردهای گذشته آنها را متوقف نمیکند.
- شخصیت خلاق محافظهکار است. افراد خلاق از بسیاری جهات میتوانند محافظه کار باشند، اما میدانند که نوآوری گاهی به معنای ریسک کردن است.
- افراد خلاق پرشور و هدفمند هستند. اینکه شما با اشتیاق فراوان کار مورد علاقه خود را انجام دهید، لزوما منجر به موفقیت نمیشود. برای اینکه شما در مسیر درست قرار بگیرید باید هدف داشته باشید. افراد خلاق عاشق کار خود هستند، اما در مورد آن نیز عینی هستند و مایلند نسبت به آن انتقاد کنند.
خصوصیات عمومی افراد خلاق
برخی از خصوصیات عمومی افراد خلاق عبارتند از:
- ارزشهای اصیل و روشنفکرانه و شناختی را ارج مینهند.
- در برخورد با دیگران آشکار و صریح ظاهر میشوند.
- دارای طیف گستردهای از علایق هستند.
- از تمامی انگیزههای خود آگاهی کامل دارند.
- قبل از انجام هر کاری تمام جوانب آن را در نظر میگیرند و خوب فکر میکنند.
- آنها برای حل یک مشکل راه حلهای بسیار گسترده و متنوعی ارائه میدهند و اغلب پاسخهای غیرمعمول، بینظیر و هوشمندانه ارائه میدهند.
- آنها روحیه جنگنده و سرسختی دارند. وقتی تصمیم به انجام کاری میگیرند تا آخر آن را انجام میدهند.
خلق کردن از زبان کوین اشتون
کوین اشتون، اولین کسی که ایدهی چیپ های RFID را ارائه داد، در کتابش با عنوان «چگونه یک اسب را به پرواز در بیاوریم؟» نوشته است: «خلق کردن سفری طولانی است، سفری که در آن بیشتر پیچها را اشتباه میروید و بیشتر مسیرها به بن بست ختم میشوند. مهمترین کاری که افراد خلاق انجام میدهند کار کردن است. مهم ترین کاری که آنها انجام نمیدهند، جا زدن است.»
اما هنوز هم بسیاری از اوقات شرکتها جا میزنند. آنها انتظار دارند بچههایشان از همان ابتدا زیبا باشند. آنها داشتن شخصیت خلاق و خلاقیت را یک رویداد میبینند نه یک فرآیند، روی تخصص و اکتشاف سرمایه گذاری نمیکنند، پیچهای اشتباه و بنبستها را تحمل نمیکنند. پس به نظرتان عجیب است که تعداد خیلی کمی از آنها میتوانند چیزی جدید و متفاوت تولید کنند؟
منابع: creativitypost.com, hbr.org, verywellmind.com, thesecondprinciple.com
پاسخها