چگونه فرهنگی توانمند و همسو با فرهنگ و ارزش های مردم بسازیم؟
یک فرهنگ توانمند، موفق و موثر باید با فرهنگ و ارزش های مردم مطابقت داشته باشد و هماهنگی مستمری با چشم انداز و اهداف سازمان ایجاد کند. همانطور که کارفرمایان در زمینه جذب و حفظ کارمندان برتر حساسیت ویژهای بخرج میدهند، باید درباره نحوه شکلگیری و ایجاد فرهنگی که کارمندان را در ارتباط با یک هدف مشترک، متحد میکند، تلاش کنند.
کارمندان امروز انتظارات بالایی از کارفرمایان خود دارند و این خیلی فراتر از پرداخت حقوق است. بررسی اخیر تیم لینکدین (LinkedIn) نشان میدهد، که 65 درصد مردم ترجیح میدهند، دستمزد کمتری دریافت کنند و 26 درصد دیگر ترجیح میدهند عنوان شغلی معمولیتری داشته باشند، ولی در محیطی که همکاران ناسازگار وجود دارد، فعالیت نکنند.
این بررسی همچنین نشان میدهد كه كارمندان از محیطهایی که میتوانند به راحتی عقاید و ایدههای خود را بیان کنند و از طریق آن، روی محیط اطرافشان تاثیر بگذارند، استقبال بیشتری میکنند. نیروی کار امروز، میخواهد بداند که میتواند در محیط کاری خود تغییر ایجاد کند. در حالیکه فرهنگهای کاری برای هر سازمان منحصر به فرد هستند، پایه و اساس آنچه که فرهنگ را قادر به رشد میسازد، درک میزان توانایی کارمندان برای انجام وظایف شغلی، احساس ارزشمند بودن آنها و آزادی در بیان عقاید و ایدهها است. رهبران سازمانها و کسب و کارها در عملی شدن این موارد نقش ویژهای دارند.
در این مطلب میخوانید:
آیا رهبران به طور موثری فرهنگ را مدیریت میکنند؟
طبق بررسی جدیدی که توسط دفتر ملی تحقیقات اقتصادی انجام شده است، 85 درصد ار مدیرعاملان، معتقدند که فرهنگ ناسالم منجر به رفتار غیراخلاقی کارمندان میشود و همچنین بهبود فرهنگ شرکت و همسو سازی افراد با آن، باعث افزایش ارزش و بهبود عملکرد شرکت خواهد شد. در واقع همسو بودن فرهنگ و ارزشهای کارمندان، نقطه قوت مهمی در یک سازمان یا تیم کاری به حساب میآید.
اگرچه رهبران اذعان دارند که یک فرهنگ ناسالم میتواند بر عملکرد و موفقیت سازمان تأثیر بگذارد، اما ممکن است اهمیت زیادی به این موضوع ندهند. تقریبا نیمی از کارمندان معتقدند که رهبران سازمانها متعهد به بهبود فرهنگ نیستند. بهطور کلی، مدیران باید برای تطبیق فرهنگ و ارزش های مردم و بهبود فرهنگ کاری تلاش ویژهای داشته باشند.
اهمیت دادن رهبران به موضوع فرهنگ و ارزش های مردم
از راههایی که رهبران میتوانند به کارمندان نشان دهند که موضوع فرهنگ و ارزشها، برایشان اهمیت دارد، این است که مقداری از قدرت و توجه خود را برای بهبود شرایط فرهنگی و تطبیق فرهنگ و ارزش های مردم اختصاص دهند. به عنوان مثال، اجازه دهند تا کارمندان وقتی با عملکرد یک شرکت موافق نیستند، نظر خود را بیان نمایند و یا پروژههای جدیدی را که نسبت به آنها شور و اشتیاق دارند، انجام دهند، این موارد میتواند به ایجاد فرهنگ توانمند کمک کند.
تطبیق فرهنگ و ارزش های مردم، استعداد رشد، پیشرفت و موفقیت سازمان را تقویت میکند و رهبرانی که برای ساختن فرهنگ قدرتمند تلاش میکنند، نسبت به رهبرانی که به فرهنگ آسیب میرسانند و به آن اهمیتی نمیدهند، عملکرد بهتری دارند و میزان رضایت کارمندان، از آنها نیز بیشتر است.
بیشتر بخوانید: ایجاد فرهنگ پیشرفت مستمر
رهبران چگونه میتوانند فرهنگهای توانمندی، مطابق با فرهنگ و ارزش های مردم بسازند؟
گزارشاتی که اخیراً از دستاوردها و تجربیات و مؤسسات جذب نیروی کار به دست آمده است، سه روش را به رهبران پیشنهاد میکنند که از طریق بکارگیری آنها، میتوانند فرهنگ و ارزشهای سازمان خود را بهبود و پرورش دهند. در ادامه به بررسی این سه روش میپردازیم.
بهبود مناسب نقشها
باید کارمندان را تشویق کرد تا روی کارهایی که بیشتر از همه علاقهمند هستند و جایی که احساس میکنند، بیشترین ارزش را دارند، فعالیت کنند. اگر یک کارمند از صحبت کردن با مشتری لذت ببرد و به این موضوع علاقهمند باشد، سپردن کارهایی که نیاز به ارتباط چهرهبهچهره دارد، میتواند شغلش را جذابتر نماید. کارفرمایان باید از کارمندان بازخورد بگیرند و افراد را تشویق به انجام چنین رویهای بکنند.
ایجاد ارتباطات در محیط کار
تجربه کارمندان تا حد زیادی تحت تأثیر روابط روزمره است و به همین دلیل مهم است که به آنها فرصت دهید تا از طریق برگزاری مراسمات مختلف، در شرکت روابط خود و نقاط مشترک اجتماعی بین خود و دیگران را تقویت کنند و فعالیتهای گروهی و چالشهای تعاملی انجام دهند. نکته بسیار مهم در این زمینه، این است که کارفرمایان میتوانند با به رسمیت شناختن و دریافت بازخورد در کلیه سطوح و عناوین شغلی شرکت، این موارد را عملی کنند.
وجود شناخت در هر سطح، باعث ایجاد اعتماد و ارتباط در یک سازمان میشود. کارفرمایان همچنین میتوانند در مورد ارتباطات در محل کار از کارمندان خود درخواست بازخورد بدهند و راهنمایی یا مشاورهای در مورد بهبود روابط دریافت کنند. علاوهبراین، کارفرمایان میتوانند کارمندان را تشویق کنند تا جلسات شناختی و تعاملی خود را در محیطهای دوستانهتری برگزار نمایند تا علاوهبر انجام وظایف، شناخت بهتری نسبت به یکدیگر پیدا کنند و باهم آشنا شوند. توصیه میشود که کارمندان علاوهبر روابط کاری، یک رابطه دوستانه و خارج از محیط کاری نیز با همکاران خود ایجاد کنند.
ایجاد ارتباط بین نقشها و اهداف
آیا کارمندان میدانند که میزان مشارکت آنها در میزان موفقیت سازمان در تجارت و فعالیت تاثیرگذار است؟ کارفرمایان باید فرهنگی را توسعه دهند که نقش مهمی را که هر کارمند در سازمان ایفا میکند، را تقویت کرده و کارمندان از تاثیر نقش خود درسازمان باخبر کنند. مسئولیت ایجاد ارتباط بین نقشها و اهداف و آشکارسازی اهمیت نقشها، کاملا بر عهده رهبران و کارفرمایان است.
رهبرانی به دنبال همسوسازی فرهنگ و ارزش های مردم و توانمند سازی کارمندان هستند، ابتدا باید فرهنگ خود را مورد بررسی قرار دهند تا اطمینان حاصل کنند که از عواملی که باعث موفقیت سازمان میشود، محافظت میکنند. رهبران باید بصورت دقیق به حرفهای کارمندان خود گوش دهند، ارزشهای فرهنگی خود را مدیریت کنند و عملکرد کارکنان را مورد تشخیص و بررسی قرار دهند. همه اینها برای توانمند سازی نیروی کار بسیار مهم است. وجود یک فرهنگ سازمانی توانمند و موثر، به رهبران امکان میدهد کارمندان را برای تلاش در جهت ارزشها و اهداف مشترک، آماده سازند.
منبع: hbr.org
پاسخها