چگونه بر ترس از شکست غلبه کنیم؟
هیچ انسانی از تجربه شکست و عدم موفقیت لذت نمیبرد. گاهی ترس از شکست میتواند بقدری قوی باشد که حتی انگیزه رسیدن به موفقیت را از بین ببرد. احساس ترس از شکست و عدم موفقیت در مورد انجام بعضی کارها، باعث میشود تا بسیاری از افراد به طور ناخودآگاه و ناخواسته، شانس موفقیت خود را از بین ببرند.
ترس، بخشی از ماهیت وجود بشر است و همه ما در زندگی خود با ترسهای متعددی مواجه هستیم. آیا میدانید ترس از شکست از کجا نشات میگیرد و چگونه میتوانید بر آن غلبه کنید تا بتوانید موفقیتهای بیشتری در کار و زندگی خود بدست آورید و از آنها لذت ببرید؟
در ادامه این مطلب، بررسی خواهیم کرد که چگونه میتوانید به جای این که به ترسهایتان اجازه بدهید که شما را با خود همراه کنند و عملکردهایتان را تحت تاثیر قرار دهند؛ افسار زندگی خود را در دست گرفته و از ترس و شکستها به نفع خود استفاده کنید.
در این مطلب میخوانید:
- 1 ترس از شکست یا عدم موفقیت چیست؟
- 2 چه عواملی باعث بروز ترس از شکست میشود؟
- 3 چگونه ترس از عدم موفقیت، شانس موفقیت را از بین می برد؟
- 3.1 فرهنگ نادرست غالب بر سازمانها
- 3.2 پایبندی بیش از حد به مسیر دستیابی به موفقیتها در گذشته
- 3.3 دستیابی به موفقیتهای ارزشمند و پی در پی در افراد موفق و ترس بیش از حد آنها از وقوع شکست
- 3.4 از دست دادن خلاقیت
- 3.5 چگونه میتوان بر ترس از شکست و عدم موفقیت غلبه کرد؟
- 3.6 1. در قدم اول باید متوجه شوید که ریشه ترس از شکست کجاست؟
- 3.7 2. چارچوبهای اعتقادی جدید برای رسیدن به اهداف خود را بسازید
- 3.8 3. برای غلبه بر ترس از شکست یاد بگیرید که مثبت فکر کنید
- 3.9 4. تمام پیامدها و عواقب را تصور و تجسم کنید
- 3.10 5. به بدترین حالت ممکن فکر کنید
- 3.11 6. یک برنامه پشتیبان یا نقشه دوم داشته باشید
- 3.12 7. از هرآنچه اتفاق میافتد بیاموزید
ترس از شکست یا عدم موفقیت چیست؟
ترس باعث میشود تا به صورت غریزی از موقعیتهای مضر و خطرناک دوری کنید. ترس از شکست شما را از تلاش باز میدارد، در ترقی کردن و حرکت به سمت پیشرفت، شما را دچار شک و تردید میکند و حتی ممکن است شما را به سمت خلاف جهت الگوی رفتاری و اخلاقیتان سوق دهد.
چه عواملی باعث بروز ترس از شکست میشود؟
در ادامه، تعدادی از دلایل اصلی بروز ترس از شکست را برای شما بازگو میکنیم:
الگوهای ذهنی باقی مانده از دوران کودکی
در بسیاری از موارد، والدین قانونهایی مبتنی بر ترس از عدم ناتوانی ایجاد میکنند. این امر باعث میشود تا کودکان نیازی مداوم جهت درخواست اجازه و کسب اطمینان از سایر افراد را در هرکاری داشته باشند. بنابراین، این کودکان نیاز به تایید شدن را در بزرگسالی همراه خود دارند که موجب بروز ترس از شکست در آنها میشود.
کمالگرایی ریشه اصلی ترس از شکست
کمالگرایی در اغلب موارد ریشه اصلی ترس از شکست است. برای کمالگرایان، شکست بسیار وحشتناک و تحقیرآمیز است، بطوری که این ترس به آنها حتی جرات امتحان کردن موقعیتهای جدید را هم نمیدهد. برای این دسته از افراد حتی قدم زدن در خارج از دایره امنشان، میتواند سخت و آزار دهنده باشد.
ذهن ناخودآگاه
گاهی ممکن است به صورت ناخودآگاه ذهن ما بیش از اندازه در مورد ترس از شکست واکنش نشان دهد. معمولا زمانیکه به دستیابی به نتیجه مطلوب در کاری فکر میکنید، نشانههایی از ترس و عدم دستیابی به نتیجه مطلوب در شما به صورت ناخودآگاه ظاهر خواهد شد.
اعتماد به نفس کاذب و ترس از شکست
افراد با اعتماد به نفس واقعی میدانند که کسب موفقیت همیشه قطعی نیست و شکست نیز بخشی از مسیر موفقیت است. افرادی که اعتماد به نفس کم و ضعیفی دارند، از ریسک کردن و اشتباه کردن دوری میکنند. آنها در زندگی ترجیح میدهند، تنها در دایره امن خود باقی بمانند و هیچ چیز جدیدی را امتحان و تجربه نکنند.
چگونه ترس از عدم موفقیت، شانس موفقیت را از بین می برد؟
فرهنگ نادرست غالب بر سازمانها
امروزه فرهنگ کمالگرایی بر سازمانهای بسیار زیادی حاکم است و مجموعهای از باورهای حاکم بر سازمان، مبنی بر این که هیچگونه شکستی قابل قبول نیست، جو منفی و استرس آوری را ایجاد میکند.
در چنین سازمانهایی سرپوش گذاشتن مداوم روی کوچکترین عیب و ایرادها و و ترس از سرزنشهای ناخوشایند و ظالمانه باعث میشود، همه به دروغ و پنهانکاری روی آورند.
پایبندی بیش از حد به مسیر دستیابی به موفقیتها در گذشته
بسیاری از افراد هستند که بدلیل تعهد خود محورشان نسبت به موفقیتهایی که در گذشته بدست آوردهاند، دچار ترس از شکست شده و شانس موفقیت خود را از بین میبرند. معمولا چنین وضعیتی را بیشتر در مورد افراد سالخورده و پیشکسوت مشاهده میکنیم، مخصوصا آنهایی که سالها پیش به واسطهی دستیابی به موفقیتهای پرآوازه، شهرتی برای خود دست و پا کردهاند. آنها از امتحان مسیرها و روشهای جدید و نوآورانه خودداری میکنند، به این دلیل که مبادا شکست بخورند و به همین واسطه، به منظور جلوگیری از کاهش شهرت و اعتبارشان، همواره پیرامون پیروزیهای گذشتهشان پرسه میزنند.
چنین افرادی، فرصتهای کسب موفقیت در آینده را بجای ریسکی که حتی اگر احتمال شکست هم در آن وجود داشته باشد، کنار میگذارند.
دستیابی به موفقیتهای ارزشمند و پی در پی در افراد موفق و ترس بیش از حد آنها از وقوع شکست
هر استعدادی حاوی تضادی است که گاهی اوقات آن را تبدیل به یک مانع برای موفقیت میکند. افراد موفق دوست دارند برنده شوند و به استانداردهای بالایی دست یابند. چنین چیزی میتواند آنها را از تجربه شکست وحشتزده و زندگی آنها را مختل کند. زمانیکه یک ویژگی مثبت، همچون دستیابی به یک موفقیت، به یک قدرت بزرگ در زندگی یک فرد تبدیل میشود، یقینا این ویژگی در راه تبدیل شدن به یک مانع مهم برای آن فرد قرار دارد.
دستاوردها برای بسیاری از افراد موفق، ارزش بسیار بالایی دارد. آنها زندگی خود را بر پایه دستاوردهایشان میسازند و هر دستاورد جدیدی، به قدرت و ارزش آنها در زندگی میافزاید.
با گذشت زمان، شکست برای این افراد، غیرقابل تصور میشود. شاید آنها هرگز در کاری که میخواهند انجام دهند، شکستی تجربه نکرده باشند و حتی هیچ تجربهای هم نداشته باشند ولی ترس از شکست برای این دسته از افراد به کابوسی بزرگ تبدیل میشود. به معنای دیگر، یک ترس وحشتناک در آنها بوجود میآید که میخواهند به هر قیمتی از وقوع آن جلوگیری کنند.
مهمترین رویکرد در این دسته از افراد، ریسک نکردن تحت هر شرایطی است. آنها باید سفت و سخت بهکاری که توانایی انجام آن را دارند، چسبیده و احتیاط خود را بشدت افزایش میدهند. همچنین ساعات طولانی را کار میکنند و همه چیز را برای بار دوم و سوم مورد کنترل و بررسی قرار میدهند و در دسته باوجدانترین و محافظهکارترین افراد هستند.
از دست دادن خلاقیت
همه موفقیت را دوست دارند ولی مشکل از جایی شروع میشود که ترس از شکست و عدم رسیدن به موفقیت بر فرد غالب میشود. وقتی نمیتوانید اجتنابناپذیری از امکان بروز شکست را بپذیرید، دیگر نه اهمیت آزمون و خطا را در یافتن بهترین مورد تشخیص خواهید داد و نه میتوانید راهحل خلاقانهای برای این منظور بیابید.
هرچهقدر خلاقتر باشید، ممکن است اشتباهات بیشتری را مرتکب شوید و در عین حال، درسهای بزرگی از اشتباهات خود بیاموزید. کنترل بیش از حد برای جلوگیری از بروز خطا، خلاقیت شما را از بین خواهد برد. تعادل در جلوگیری از بروز اشتباه یا خطا، بیش از آنچه که شما فکرش را میکنید، در این موضوع اهمیت دارد.
ما چیزهای زیادی در مورد نگاه مثبت داشتن به رویدادهای زندگی شنیدهایم ولی در کنار آن نیاز داریم که بدانیم بخشهای منفی زندگی و تجربیات حاصل از شکستهایمان، نقش مهمی را در رسیدن به موفقیت در زندگی یا کار ایفا میکنند.
بیشتر بخوانید: ۴ روش ایجاد یک تیم خلاق و پویا
چگونه میتوان بر ترس از شکست و عدم موفقیت غلبه کرد؟
1. در قدم اول باید متوجه شوید که ریشه ترس از شکست کجاست؟
از خود بپرسید که ریشه و علت اصلی ترس از شکشت در شما چه میتواند باشد؟ وقتی به چهار دلیل اصلی ترس از شکست نگاه می کنید، شما خود را منطبق با کدام دلیل میبینید؟
ریشههای اصلی ترس از شکست خود را در یک کاغذ بنویسید و سعی کنید به این مسئله به عنوان فرد دیگری نگاه کنید تا بتوانید شرایط خودتان را بهتر درک کنید. اینگونه تصور کنید که میخواهید به یکی از بهترین دوستان خود کمک کنید. شاید ترس شما از یک عدم امنیت عمیق یا از اتفاقاتی که در کودکی برای شما افتاده، نشات گرفته است. وقتی شما برای علت ترس های خود را جستجو میکنید، منبع ترس، بخش زیادی از قدرت خود را از دست میدهد.
2. چارچوبهای اعتقادی جدید برای رسیدن به اهداف خود را بسازید
چشم انداز روشنی برای آنچه میخواهید انجام دهید داشته باشید و از یادگیری مسائل جدید غافل نشوید تا بتوانید به اهداف خود برسید. اگر همیشه هدف، پیشرفت و یادگیری باشد، احتمال شکست بسیار کم است. رسیدن به اهداف و دستیابی به موفقیتهای بزرگ، مستلزم بروز شکستهایی در طول حرکت به سمت اهداف هستند و افراد باید دیدگاه خود را تغییر دهند و به چارچوبهای فکری جدیدی دست پیدا کنند.
3. برای غلبه بر ترس از شکست یاد بگیرید که مثبت فکر کنید
در بسیاری از موارد، گفتگوهایی درونی شما با خودتان، بر نحوه واکنش و رفتار شما تاثیر میگذارد. مهم است که بدانیم حتی موفقترین افراد نیز، با شکستهای زیادی روبه رو میشوند.
ندای درون سر شما (ضمیرناخودآگاه)، روی کارهایی که انجام میدهید، تاثیر زیادی دارد. پس بهتر است کنترل اوضاع را در دست بگیرید و افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید. شما میتوانید نقشه ذهنی جدیدی را برای خود ایجاد کنید و زمانیکه به افکار و باورهای منفی بر شما غلبه کرد، از این الگوی ذهنی استفاده کنید، تا بتوانید ذهن خود را به آرامش و تفکر مثبت سوق دهید.
والت دیزنی (Walt Disney) در گذشته از دفتر روزنامه اخراج شد؛ زیرا افراد دیگر بر این باور بودنند که او هیچ خلاقیتی ندارد ولی او به راهش ادامه داد و یک استودیو انیمیشنسازی را پیدا کرد که کاملا شکست خورده بود و کار خود را شروع کرد. او هرگز تسلیم نشد و اکنون صاحب شرکت والت دیزنی (The Walt Disney Company)، یکی از بزرگترین شرکتهای رسانهای و سرگرمی جهان است. اگر والت دیزنی به این بازخوردهای منفی اعتقاد داشت و تسلیم میشد؛ هرگز به چنین موفقیتی دست پیدا نمیکرد.
بیشتر بخوانید: سه تفکر که به من امید، دیدگاه مثبت، آرامش و توانایی میبخشند
4. تمام پیامدها و عواقب را تصور و تجسم کنید
عدم اطمینان درباره رخدادها و اتفاقات آینده، باعث ایجاد ترس و اضطراب میشود. بنابراین باید برای تجسم نتایج احتمالی تصمیمات خود، وقت بگذارید و به بهترین و بدترین حالتهایی که ممکن است اتفاق بیفتد، فکر کنید. اگر شما قبل از روی دادن اتفاقی، آمادگی ذهنی برای آنچه ممکن است رخ دهد، داشته باشید، در زمان وقوع اتفاق، کنترل بهتری بر اوضاع خواهید داشت. ترس از ناشناختهها، میتواند فرصت تجربیات جدید را از شما بگیرد.
5. به بدترین حالت ممکن فکر کنید
مواقعی وجود دارد که بدترین رویدادهای ممکن به وقوع میپیوندند اما به یاد داشته باشید که رخ دادن اتفاقات بد، به منزلهی پایان جهان نخواهد بود. این موضوع که یک تعریف و تجسم از بدترین سناریوی احتمالی در ذهن خود داشته باشید، بسیار مهم است و در بیشتر موارد شکستها دائمی نیستند.
برای مثال، زمانی که شما یک تجارت جدید را شروع میکنید، این احتمال وجود دارد که شکستهایی را تجربه کنید. ولی باید بدانید حتی اگر شکست حاصل شده منجر به پایان تجارت شما شود، همین امر میتواند نقطه شروع یک کار و فعالیت جدید برای شما باشد.
6. یک برنامه پشتیبان یا نقشه دوم داشته باشید
داشتن یک برنامه پشتیبان و راهکار جایگزین برای حل مشکل خود، اعتماد به نفس بیشتری به شما میدهد تا رو به جلو حرکت کنید و با خطرات احتمالی، محاسبه شدهتر برخورد کنید. شاید برای تامین بودجه برای پروژه خود، درخواست کمک هزینه کردهاید. در بدترین حالت، اگر کمک هزینه را دریافت نکنید، آیا راه دیگری وجود دارد که بتوانید بودجه را دریافت کنید؟
معمولا چندین روش برای مقابله با یک مشکل وجود دارد، بنابراین تهیه نسخه پشتیبان و راهکارهای جایگزین، روشی عالی برای کاهش اضطراب در مورد وقوع شکستهای احتمالی است.
بنابراین همیشه به یاد داشته باشید که بهترین افراد، همیشه برای بدترین وضعیتها آماده میشوند.
7. از هرآنچه اتفاق میافتد بیاموزید
ممکن است کارها همانطوری که شما برنامه ریزی کردهاید، پیش نرود، اما به این معنی نیست که شما شکست خوردهاید. همیشه سعی کنید از هرآنچه پیش میآید، درسی بیاموزید. حتی یک وضعیت غیر ایدهآل هم میتواند فرصتی عالی برای موفقیت و رشد شما باشد.
گاهی برنده میشوی و گاهی میآموزی؛ بنابراین همیشه از خودت بپرس: چه چیزی یاد گرفتم؟ چگونه میتوانم بواسطه این اتفاق رشد کنم؟ آیا رویکرد و فرصت مثبتی از این وضعیت برای من به وجود آمده است؟
منبع: lifehack.org
پاسخها